فهرست مطالب

Kerman University of Medical Sciences - Volume:12 Issue: 4, 2005

Journal of Kerman University of Medical Sciences
Volume:12 Issue: 4, 2005

  • 80 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1384/10/10
  • تعداد عناوین: 10
|
  • پژوهشی
  • غلامرضا مشتاقی کاشانیان، احمد غلامحسینیان، مژگان سنجری، مریم کر صفحات 219-227
    مقدمه
    لپتین و گرلین هورمون هایی هستند که در دهه اخیر کشف گردیده اند و نشان داده شده که در تنظیم متابولیسم چربی و قند و تنظیم اشتها و وزن بدن نقش دارند. هورمون های تیروییدی نیز در تنظیم متابولیسم کلی بدن نقش داشته و تغییرات آنها باعث تغییرات در اشتها و وزن می شود.
    هدف
    از آنجا که نتایج مطالعات حیوانی و انسانی در مورد لپتین و وابستگی آن به هورمون های تیروییدی متناقض یکدیگر بوده و در مورد گرلین هیچ مطالعه ای در گذشته صورت نگرفته است، این تحقیق به منظور بررسی تغییرات لپتین و گرلین در بیماران تیروییدی درمان نشده و پی بردن به همبستگی این هورمون ها انجام گردید.
    روش
    تعداد 30 زن هیپرتیروییدی و 30 زن هیپوتیروییدی که سن آنان بین 52-14 سال بود به عنوان بیماران تیروئیدی و 30 زن سالم در همان محدوده سنی به عنوان گروه شاهد به صورت تصادفی انتخاب گردیدند. از هر شرکت کننده 5 سی سی خون ناشتا گرفته شد و پس از پردازش نمونه ها سطح سرمی T4، T3، T3-uptake، TSH، لپتین و گرلین به روش های رادیوایمینواسی و الیزا تعیین گردید.
    یافته ها
    نتایج به دست آمده نشان داد که سطح سرمی لپتین و گرلین در بیماران تیروییدی (پرکار و کم کار) در مقایسه با افراد گروه شاهد تغییر معنی داری ندارد. لیکن همبستگی منفی و معنی داری (P<0.05, r=0.27) بین سطح سرمی هورمون های تیروییدی و گرلین وجود دارد. همچنین همبستگی مثبت و معنی داری بین سطح سرمی لپتین و شاخص توده بدنی (BMI) افراد شرکت کننده در تحقیق وجود داشت (P<0.01, r=0.41).
    نتیجه گیری
    نتایج این تحقیق به روشنی نشانگر این نکته می باشد که تغییرات لپتین وابسته به BMI می باشد. به علاوه، وجود همبستگی ضعیف و منفی، بین هورمون های تیروییدی و غلظت گرلین این نکته را نشان می دهد که افزایش اشتهای مشاهده شده در بیماران هیپرتیروییدی و کاهش آن در بیماران هیپوتیروییدی ممکن است ارتباطی با سطح پلاسمایی گرلین نداشته باشد.
    کلیدواژگان: لپتین، گرلین، هیپرتیروئیدی، هیپوتیروئیدی و BMI
  • وحید شیبانی، غلامرضا سپهری، فریبا بقایی، رسول فرازی فرد صفحات 228-236
    مقدمه
    در مطالعه حاضر اثر تزریق ال - آرژینین (پیشتاز سنتز نیتریک اکسید، NO) و ال - نیم (مهارکننده آنزیم سنتز کننده نیتریک اکسید، NOS) به درون پوسته هسته اکومبنس بر شدت علایم قطع مرفین در موش های صحرایی نر بررسی گردید.
    روش
    در این مطالعه از 56 سر موش صحرایی در 8 گروه 7 تایی استفاده شد. موش های صحرایی نر با مخلوط کتامین و زیلازین بیهوش شده و در دستگاه استریوتاکس قرار گرفتند و سپس به وسیله عمل جراحی یک کانول 1.7 میلی متر به سمت جلو نسبت به برگما 0.8 میلی متر در طرفین نسبت به برگما و عمق 7.1 میلی متر از سطح استخوان جمجمه به درون هسته اکومبنس به صورت دوطرفه وارد گردید. وابستگی به مرفین به وسیله تزریق زیرجلدی 10-20 mg/kg مرفین به مدت 5 روز ایجاد گردید و علایم سندرم قطع مرفین توسط تجویز نالوکسان ((4 mg/kg i.p مورد ارزیابی قرار گرفت. در گروه های آزمایشی ال - آرژینین و ال - نیم به صورت دوز واحد و یا دوز مکرر روزانه به مدت 5 روز به درون پوسته هسته اکومبنس تزریق شد. در گروه جراحی Sham کانول گذاری دوطرفه درون پوسته هسته اکومبنس صورت گرفت ولی دارویی تزریق نشد و در گروه سالین سرم فیزیولوژی مطابق گروه های آزمایشی به درون پوسته هسته اکومبنس تزریق شد. همچنین در گروه کنترل هیچ گونه جراحی صورت نگرفت.
    یافته ها
    نتایج مطالعه حاضر نشان داد که علایم سندرم قطع مرفین در گروه های کنترل و سالین تفاوت معنی داری را نشان نمی دهد. تجویز یک دوز ال - آرژینین و یا ال - نیم بلافاصله قبل از تزریق آخرین دوز مرفین به درون پوسته هسته اکومبنس اثری بر علایم قطع سندرم مرفین در مقایسه با گروه کنترل نداشت، ولی تزریق مکرر درون پوسته هسته اکومبنس ال - آرژینین یا ال - نیم قبل از تزریق روزانه مرفین موجب کاهش معنی داری در بعضی از علایم سندرم قطع از جمله، پریدن، بلند شدن روی دست و کاهش وزن (فقط در گروه ال - نیم، L-NAME) در مقایسه با گروه کنترل شد.
    نتیجه گیری
    نتایج حاضر نشان دهنده نقش نیتریک اکسید پوسته هسته اکومبنس در بعضی از علایم سندرم قطع مرفین است.
    کلیدواژگان: هسته اکومبنس، نیتریک اکسید، ال - آرژینین، ال - نیم، علایم سندرم قطع مرفین، وابستگی به مرفین
  • مهرداد عسکریان، عبدالرحیم افخم زاده، احمد منبتی صفحات 237-243
    مقدمه
    عوامل خطر کلونیزاسیون انتروکوک مقاوم به وانکومایسین شامل عوامل مربوط به بیمار ازجمله بیماری های زمینه ای و عوامل مربوط به بیمارستان مثل مدت بستری و نوع اقدامات درمانی و مصرف آنتی بیوتیک ها می باشد.
    هدف
    به منظور بررسی عوامل خطر کلونیزاسیون مدفوعی انتروکوک مقاوم به وانکومایسین (Vancomycin Resistant Entrococcus: VRE) در بیمارستان نمازی شیراز این مطالعه مورد شاهدی لانه گزیده، طراحی و اجرا شد.
    روش
    از آذر ماه 1382 لغایت تیر ماه 1383، از کلیه بیماران بستری، هر پنج روز یک بار تا زمان ترخیص، نمونه سواب رکتال تهیه شد و با روش رقیق سازی حداقل غلظت مهاری انتروکوک مقاوم و حساس به وانکومایسین تعیین شد. در مدت 7 ماهه مطالعه، از مجموع 700 بیمار بستری، بیش از 1000 مورد آزمایش به عمل آمد. 99 نفر (%14) توسط انتروکوک مقاوم به وانکومایسین (گروه مورد) و 59 نفر به وسیله انتروکوک حساس به وانکومایسین (گروه شاهد) کلونیزه شدند.
    یافته ها
    در تحلیل تک متغیره، سابقه مصرف آنتی بیوتیک (0.04=P)، وجود بیماری زمینه ای (P=0.01)، نارسایی کلیه نیازمند دیالیز (0.03=P)، مصرف وانکومایسین (P=0.04) و سفالوسپورین نسل سوم (P=0.04) و مدت زمان مصرف وانکومایسین بیش از یک هفته (0.02=P) در بین دو گروه اختلاف معنی دار آماری داشتند. در این مطالعه، جنسیت بیماران، بخش بستری، سابقه بستری، مدت بستری و عاقبت بالینی در دو گروه اختلاف معنی دار نداشت. در تحلیل چند متغیره (رگرسیون لجستیک(، وجود بیماری زمینه ای CI%95:1.2-4.9) و OR=2.43 و P=0.013) و مصرف وانکومایسین بیش از 7 روز CI%95:1.03-2.5) و OR=1.6 و P=0.3) به طور مستقل با کلونیزاسیون VRE ارتباط داشت.
    نتیجه گیری
    این مطالعه که اولین پژوهش در این مورد در ایران بود، نشان داد که VRE از شیوع بالایی در کشور ما برخوردار است. هم چنین این مطالعه تعدادی از نتایج مطالعات قبلی در کشورهای دیگر در مورد عوامل خطر کلونیزاسیون VRE را تایید کرد و عواملی را مشخص کرد که به طور بالقوه می توانند در اقدامات مداخله ای جهت کنترل این مشکل بیمارستانی مورد بهره برداری قرار گیرند.
    کلیدواژگان: انتروکوک، مقاومت به وانکومایسین، کلونیزاسیون روده ای، عوامل خط
  • مجید محمودی، منظومه شمسی میمندی، علیرضا فرومدی، شاهرخ رفتاری، مجید اسدی شکاری صفحات 244-251
    مقدمه
    بر اساس مدارک موجود در طب سنتی در مورد اثر درمانی گل درخت نارنج بر سیستم عصبی و استفاده از آن در درمان بیماری های عصبی، در این مطالعه تجربی اثر پیش درمانی عصاره گل این گیاه در جلوگیری و یا تعدیل روند علایم شبه افسردگی ایجاد شده در اثر تزریق سیستمیک لیپوپل ساکارید (LPS) در موش صحرایی مورد بررسی قرار گرفت.
    روش
    این مطالعه بر روی موش های صحرایی بالغ، نژاد ویستار با وزن تقریبی 250-200 گرم و با استفاده از عصاره تهیه شده از گل های درخت نارنج به روش پرکوله انجام شد. قبل از تزریق، LPSحیوانات در گروه های مجزا، آب آشامیدنی حاوی عصاره یک درصد دریافت کردند. علایم شبه افسردگی شامل کاهش تمایل به مصرف محلول ساکارز، بی اشتهایی، کاهش وزن و ناتوانی از لذت بردن جنسی پس از تزریق LPS در آزمون های مجزا بررسی شد.
    یافته ها
    در گروهی از حیوانات که قبل از تزریق LPS با عصاره پیش درمان شده بودند، مصرف محلول ساکارز نسبت به گروه کنترل افزایش یافت اما این افزایش معنی دار نبود (P>0.05) میزان مصرف غذا در این گروه در روزهای دوم و سوم بعد از تزریق LPS نسبت به گروه کنترل به طور معنی دار افزایش یافت (P>0.05) در بررسی اثر LPS بر میزان لذت بردن حیوان نر از حیوان ماده و اثر پیش درمانی عصاره، در گروه مورد که با عصاره پیش درمان شده بودند، در دو فاصله زمانی 2 و 24 ساعت بعد از تزریق LPS میزان این تمایلات به میزان قبل از تزریق رسید در حالی که در گروه کنترل میزان این تمایلات در این فواصل زمانی کاهش معنی داری نسبت به میزان قبل از تزریق داشت.
    نتیجه گیری
    با توجه به اثر LPS در کاهش میانجی های عصبی نظیر نوراپی نفرین و سرتونین در بعضی از قسمت های مغز و در نتیجه ایجاد علایم شبه افسردگی در موش صحرایی، ممکن است پیش درمانی طولانی مدت عصاره گل نارنج در ممانعت و یا تعدیل علایم شبه افسردگی از طریق جلوگیری از کاهش میزان این میانجی های عصبی باشد. تایید این نظریه مستلزم مطالعات دیگر و بررسی اثرات فارماکولوژیک عصاره گل نارنج می باشد.
    کلیدواژگان: گل نارنج، شبه افسردگی، لیپوپلی ساکارید
  • فاطمه افتخاری اردکانی صفحات 252-257
    مقدمه
    کیست هیداتید از آلودگی های انگلی قابل انتقال بین انسان و دام است و یکی از معضلات بهداشتی و اقتصادی در جوامعی که دامپروری در آنجا رایج است، به شمار می رود. بیماری هیداتید یکی از مهم ترین بیماری های انگلی کشور ما است که سالانه درصد قابل توجهی از تخت های بیمارستانی را به خود اختصاص داده و هنوز جراحی مهم ترین راه درمان آن قلمداد می گردد. با توجه به زیان های بسیار زیاد اقتصادی در دام ها و انتقال به انسان آگاهی از فراوانی این بیماری در انسان گام نخست برای کنترل و پیشگیری آن است.
    هدف
    مطالعه حاضر به منظور تعیین فراوانی بیماری کیست هیداتیک در بیماران تحت عمل جراحی در بیمارستان های دانشگاهی شهر کرمان طی یک دوره ده ساله انجام گرفت.
    روش
    این مطالعه به روش توصیفی با بررسی پرونده 60 بیمار مبتلا به کیست هیداتیک که در بیمارستان های دانشگاهی شهر کرمان بستری شده و طی ده سال (1379-1370) تحت عمل جراحی قرار گرفته بودند صورت گرفت.
    یافته ها
    بر اساس نتایج به دست آمده %51.6 مبتلایان مرد و %48.4 زن بودند. بالاترین میزان آلودگی در سنین 30-21 سال بوده است (%28.3). اکثر مبتلایان زنان خانه دار (%69) بودند، سپس مردان کشاورز بالاترین میزان ابتلا (%22.5) را داشتند. شایع ترین عضو گرفتار کبد (%50) سپس ریه (%43.3) بود. شایع ترین علایم بالینی به ترتیب شکم درد و سرفه بوده و اکثر مبتلایان روستایی بودند.
    نتیجه گیری
    با توجه به اینکه بیشترین فراوانی بیماری کیست هیداتید در گروه سنی 30-21 سال بوده و اکثر مبتلایان ساکن نواحی روستایی و در درجه اول شامل زنان خانه دار و بعد مردان کشاورز می باشد، برای پیشگیری و کنترل هیداتیدوز در دام و انسان، آموزش مردم، نظارت بر کشتار دام ها، مبارزه با سگ های ولگرد و درمان سگ های خانگی و گله توصیه می شود.
    کلیدواژگان: کیست هیداتیک، اکینوکوکوس گرانولوزوس، انسان
  • مریم خسروی، سیدعلی کشاورز، مصطفی حسینی صفحات 258-264
    مقدمه
    عوامل موثر بر رشد جنین و فراسنج های تن سنجی نوزادان در جوامع مختلف متفاوت بوده و در شرایط مختلف بیولوژیکی، محیطی و فرهنگی تغییر می کند. لذا شناسایی عوامل موثر بر رشد جنین در هر جامعه ای دارای اهمیت است و می تواند کمک موثری به تضمین بهداشت و سلامت مادر و کودک نماید.
    هدف
    بررسی توصیفی تحلیلی حاضر با هدف تعیین مهم ترین عوامل موثر بر شاخص های تن سنجی نوزادان شهرستان بجنورد انجام شده است.
    روش
    در این بررسی، تعداد 566 مادر و نوزاد در سال 1380 مطالعه شدند. متغیرهای وابسته 4 شاخص تن سنجی شامل وزن برای سن، قد برای سن، وزن برای قد و دور سر برای سن می باشند و متغیرهای مستقل این بررسی شامل جنس نوزاد، سن داخل رحمی نوزاد، رتبه تولد، فاصله از تولد قبلی، سابقه سقط یا مرده زایی، خواسته یا ناخواسته بودن نوزاد، سن مادر، وزن نزدیک زایمان مادر، قد مادر، زمان آگاهی مادر از بارداری، آگاهی، نگرش و عملکرد تغذیه ای مادر در دوران بارداری، محل سکونت خانواده، تعداد افراد خانوار و شغل و سواد والدین می باشند. پس ازگردآوری داده ها به دو روش مشاهده و مصاحبه حضوری با مادر با روش های تحلیل یک متغیره، تاثیر متغیرهای مستقل بر شاخص های تن سنجی ارزیابی شدند در بررسی تاثیر متغیرهای مستقل بر شاخص وزن برای سن تنها سه متغیر جنس نوزاد، قد مادر و شغل پدر دارای تاثیر معنی داری بر این شاخص بودند. بنابراین در تحلیل چندمتغیره داده ها سه متغیر مستقل اخیر وارد مدل رگرسیون لجستیک شدند تا تاثیر همزمان آنها بر شاخص وزن برای سن بررسی گردد. برای شاخص های قد و دور سر برای سن و قد برای وزن نیز به همین ترتیب تغییرات معنی دار حاصل از تحلیل یک متغیره داده ها شناسایی شده و این متغیرها به منظور تعیین موثرترین آنها وارد مدل رگرسیون لجستیک شدند.
    یافته ها
    نتایج حاصله نشان داد با وجود اثر همزمان متغیرهای موثر بر وضع تغذیه وزن برای سن، قد مادر دارای بیشترین تاثیر معنی دار روی این شاخص بود (p=0.33)، به طوری که نسبت شانس ابتلا به سو تغذیه وزن برای سن در نوزادانی که قد مادران آنها کمتر از150 سانتی متر است 5.5 برابر نوزادانی می باشد که قد مادران آنها 150 سانتی متر یا بیشتر است. هم چنین متغیرهای وزن نزدیک زایمان مادر (P=0.037) و نگرش تغذیه ای مادر (P=0.044) بر سو تغذیه قد برای سن، متغیرهای جنس نوزاد (P=0.004) و عملکرد تغذیه ای مادر (P=0.03) بر سو تغذیه وزن برای قد و متغیرهای قد مادر (P=0.014) و سن مادر (P=0.006) بر سو تغذیه دور سر برای سن نوزاد دارای کمترین سطح معنی داری بودند.
    نتیجه گیری
    مهم ترین عوامل موثر بر وضع تغذیه نوزادان در میان متغیرهای مستقل مربوط به مادر می باشند.
    کلیدواژگان: تغذیه، تن سنجی، نوزاد، سن مادر، نگرش و عملکرد، بجنورد
  • مهرداد عسکریان، لیلا ملک مکان صفحات 265-270
    مقدمه
    یکی از مشکلات جدی دانشجویان دندانپزشکی، مواجه شدن با بیماری های قابل انتقال از راه خون (نظیر هپاتیت B، C و ایدز) از طریق آسیب های ناشی از استفاده از وسایل تیز در محیط آموزش بالینی می باشد. این صدمات می‎تواند به دلیل تجربه ناکافی، نامناسب بودن وسایل تیز مورد استفاده، عدم آموزش و آگاهی لازم و عدم امکانات کافی باشد.
    هدف
    این مطالعه به منظور بررسی فراوانی آسیب های ناشی از وسایل کار تیز در دانشجویان دندانپزشکی و عوامل مرتبط با آن صورت گرفت.
    روش
    این مطالعه مقطعی در سال 1383 در دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی شیراز صورت گرفت. کلیه دانشجویان مقطع بالینی دندانپزشکی (ترم 6 تا ترم 12) نمونه این مطالعه بودند. جمع آوری داده ها توسط پرسش نامه ای که دانشجویان آن را تکمیل کردند صورت گرفت.
    یافته ها
    از 137 دانشجویی که پرسش نامه را تکمیل کردند 50.4 درصد زن و بقیه مرد بودند. 73.7 درصد از دانشجویان سابقه حداقل یک صدمه ناشی از اجسام تیز داشتند که بیشتر آنها (53 درصد) در درمانگاه دندانپزشکی (اتاق بیمار) رخ داده بود. 85 درصد از افراد مورد مطالعه در مورد احتیاط های استاندارد آگاهی داشتند و 94.9 درصد علیه هپاتیت B واکسینه شده بودند. میانگین نمره عملکرد دانشجویان در زمینه راه های پیشگیری از بیماری های قابل انتقال از راه خون از طریق آسیب های ناشی از وسایل کار تیز 3.14 (از حداکثر 25 نمره) بود. زنان مورد مطالعه به طور معنی داری عملکرد بهتری در زمینه راه های پیشگیری از صدمات ناشی از وسایل کار تیز داشتند (p<0.01).
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج به دست آمده، دانشجویان دندانپزشکی در معرض خطر بالایی از صدمات ناشی از وسایل کار تیز قرار داشته و سطح آگاهی آنها در مورد احتیاط های استاندارد و استفاده از راه های پیشگیری از این صدمات نیازمند تقویت و ارتقا می باشد.
    کلیدواژگان: دانشجوی دندانپزشکی، آسیب های ناشی از اجسام تیر، آسیب های سوزنی، بیماری های قابل انتقال از راه خون
  • محمود جلالی، فریدون سیاسی، رضا غیاثوند، ناهید جاراللهی، فاطمه غیبی، فریبا فاتحی، ابراهیم مصطفوی صفحات 271-277
    مقدمه
    کم خونی ناشی از فقر آهن یکی از مهم ترین مشکلات بهداشتی زنان در سنین باروری به ویژه در کشورهای در حال توسعه است که می تواند منجر به عوارضی چون زایمان زودرس وزن کم هنگام تولد و یا تولد نوزاد مرده گردد..
    هدف
    این مطالعه به منظور بررسی فراوانی کم خونی ناشی از فقر آهن در زنان باردار شهرستان اسلام شهر انجام شد.
    روش
    در این مطالعه مقطعی 266 زن باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی این شهرستان مورد بررسی قرار گرفتند. کم خونی به صورت داشتن هموگلوبین کمتر از 11 g/dl تعریف شد. افراد مورد مطالعه در سه گروه، سه ماهه اول بارداری (n=58)، سه ماهه دوم بارداری (n=73) و سه ماهه سوم بارداری (n=135) قرار گرفتند. به منظور ارزیابی آهن دریافتی مورد مطالعه، از یادآمد خوراک 24 ساعت برای 2 روز استفاده شد و برای تجزیه و تحلیل آماری از توزیع فراوانی، میانگین و انحراف معیار و آزمون های کای دو، آنالیز واریانس و روش Tukey HSD استفاده گردید.
    یافته ها
    نتایج این تحقیق نشان داد که هموگلوبین و آهن سرم به ترتیب در سه ماهه اول در 1.7 و 40.4 درصد، در سه ماهه دوم در 5.7 و 49.7 درصد و در سه ماهه سوم در. 82 و. 454 درصد افراد مورد مطالعه نسبت به معیارهای طبیعی کاهش دارد. همچنین دریافت آهن در سه ماهه اول، دوم و سوم به ترتیب در 54.5, 10.4 و 22.7 درصد پایین تر از (Recommended Dietary Allowance) RDA قرار داشت.
    نتیجه گیری
    یافته های این تحقیق حاکی از شیوع بالای کمبود آهن در زنان باردار اسلام شهر است که می تواند به کم خونی ناشی از فقر آهن در بارداری های بعدی منجر شود. هرچند شیوع کم خونی فقر آهن بر اساس هموگلوبین در این مطالعه چشمگیر نبود اما کم بودن مقدار آهن سرم در درصد زیادی از بیماران نکته قابل توجهی به شمار می رود.
    کلیدواژگان: کم خونی، فقر آهن، بارداری
  • موردی
  • گزارش یک مورد فاسئیت نکروتیزان تهدید کننده حیات
    فاطمه افتخاری اردکانی، جمشید اسماعیل زاده، مژگان بهادر صفحات 278-282
    فاسییت نکروتیزان، عفونت شدید بافت نرم است که از طریق صفحات فاسیا سریعا گسترش می یابد. مشخصه آن نکروز پیشرونده و سریع چربی و فاسیای زیر جلد است که در سر و گردن نادر است. در صورتی که زود تشخیص داده نشود و مداخله جراحی و آنتی بیوتیکی فوری صورت نگیرد تهدید کننده حیات است. عامل بیماری استرپتوکوک گروه A و بی هوازی ها هستند و اثرات سینرژیسمی نقش مهمی در آسیب شناسی آن دارد. این بیماری بیشتر در بیماران دیابتی و کسانی که نقص ایمنی دارند رخ می دهد و اکثرا دیده ای ثانوی نسبت به عفونت دندانی است. مرگ و میر به علت این بیماری متنوع بوده و بین 74-8.7 درصد گزارش شده است.
    در این جا موردی از فاسییت نکروتیزان گردن به دنبال عفونت دندانی در یک خانم دیابتی 41 ساله گزارش می گردد.
    کلیدواژگان: فاسئیت نکروتیزان، گردن، دبریدمان جراحی
  • فهرست موضوعی دوره دوازدهم
    صفحات 283-290